سفر رسید به پایان در آخر صفرش... |
![]() |
![]() |
27 آبان 1396 ساعت 08:00 | |||||
![]() مسافری که اجل گشته بود همسفرش سفر رسید به پایان در آخر صفرش چه خوب اجر رسالت به مصطفی دادند که پارۀ جگرش، پاره پاره شد جگرش کسی که بود سَرِ عالمی به دامن او به وقت مرگ به دامان خاک بود سرش همای گلشن فردوس آنچنان می سوخت که تاب بال زدن هم نداشت بال و پرش اگر چه کار گذشته، اجل شتاب مکن جواد آمده از ره به دیدن پدرش خدا کند که رضا باز، دیده باز کند و گر نه می دهد اول جواد، جان به برش دگر به دیدۀ او طاقت نگاه نبود که بنگرد به رخ نور دیدگان ترش زبوسه های جواد الائمه پیدا بود که شسته دست، دگر از حیات محتضرش پسر به صورت بابا نهاد صورت خویش پدر گفت به زحمت سرشک از بصرش خوشا کسی که چو (میثم) بود برای رضا به دیده اشک و به لب ناله به دل شررش استاد غلامرضا سازگار
Powered by !JoomlaComment 3.12 Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved. |
< بعد | قبل > |
---|
برگ نخست |
ذرهبين |
مقالات |
گفتوگو |
داستان |
شعروادب |
سبزآبی |
معرفي كتاب |
چند رسانه ای |
گزارش |
ویژه نامه |
تماسباما |
پایگاههای مهدوی |
اخلاق فردی و اجتماعی |
|
بازهم صوت زیبا و تلاوت پر ارامش ایت الکرسی......
آیا بعد جنب در خواب باید خود ارضایی کرد
سلام من چند سال پیش خود ارضایی میکردم ولی نم...
من۱۸سال دارم و۵ساله که که اب منی دارم اگه خو...
از سایت خوب تان ممنونم ! جالب بود !
سلام. میخواستم بدونم اگه دختری خودارضایی بک...
جالب بود ! با سپاس از سایت خوب تان !
دوستان برای منم دعا کنین گرفتارم.